|
یک شنبه 17 آذر 1392برچسب:, :: 16:56 :: نويسنده : mar♡jan
ومن تـــــ♥ــــو را
نظرات شما عزیزان:
سلام مطلبات عالیه ..
به منم باز سر بزن
سلام خوبی ابجی؟؟؟؟
خیلی وقت نیومدم حالا که اومدم وای می بینم وبلاگم چی کار شده .gif){kind=small} ولی ادرسش رو عوض کردم ودرست شد فقط همه مطلب ها حذف شده .gif){kind=small} منو با ادرس جدیدم لینک کن
یلدات پیش پیش مبارک
آپم .gif){kind=small}
توی یه جمعی یه پیرمردی خواست سلامتی بده گفت :
می خورم به سلامتی ۲ بوسه !! بعد همه خندیدن و هم همه شد و پرسیدن حالا بگو کدوم ۲ بوسه ؟!! گفت : اولیش اون بوسه ای که مادر بر گونه بچه تازه متولد شده میزنه و بچه نمی فهمه ! دومیش اون بوسه ای که بچه بر گونه مادر فوت شدش میزنه و مادرش متوجه نمیشه …. پاسخ:خسرو خیلی قشنگ بد میسی گلم...
آسم داری
.gif){kind=small}
هوا ابریست
نفس بالا نمی آید بزن باران نوازش کن تن رنجور مردم را زمین حال بدی دارد...
نمیدانم چه کسی دست اتفاق های خوب زندگیم را گرفته که دیگر نمی افتد؟...
.gif){kind=small} آپم .gif){kind=small}
سلام ابچی
مطالبت عالیه وزیبان ادامه بده باز میام میبنم لایک
وبلاگت زیباست گلم
.gif){kind=small} .gif){kind=small} ;به منم سر بزن مطالبات هم خوبن).gif){kind=small} آه عشق من...
 ساعت22:58---19 آذر 1392
آه ای سبزه های دور!آه ای شقایق های بی ادعا!
آه ای آبشارهای روان آه ای رشد زیبای پیچکها آه ای کوهستان های برف و مهتاب آه ای دریاهای ساحل های دور آه ای جنگل های خیس خواهش ها آه ای عشق ساده و بارونی من آه ای شبهای دور و بی نور آه ای آهنگ نفس های من و تو آه ای غربت خاکستری بی انتها آه ای تاب خلوت من و تو آه ای شاپرک شمع ها من را با نقطه های سکوت بسرا... عشق من مرجان... پاسخ:تو هم عشق منی آریا...
عشق یعنی :
تــــــو لـب تـــر کنی و من مــست و خــراب شوم
قشنگی دلتنگ شدن به اینه که هرجا دلش بخواد سرک میکشه!
این لحظه قسمت تو بود...
از بعضی ادمها خاطره میماند
از بعضی های دیگر هیچ خاطره ساختن لیاقت میخواهد. آریا
ساعت12:08---18 آذر 1392
در کوچه های خیس باران بی تو چه قدم ها زدم
عزیزکم! زیر پنجره زیبای انتظار تو چه پرسه ها زدم قصه رقص زیبای غنچه چشمهایت مرجانکم.........آه..... بر هزاران صفحه گرامافون قلبم حک شده است..........عشق من...<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(27).gif" width="18" height="18"> پاسخ:................................. آریا
ساعت2:28---18 آذر 1392
چشمهاتو باز کن نگو دنیا فسانه است عشق من!حجم نگاهم به تو صادقانه است عشق من!
دستاتی سفیدتو تو دستام بذار گل نازم! تا برات بخونم ای قلب من! از سازم........ پاسخ:عشق من هرثانیه از عمرم در انتظاراون لحظه ایه که تو با ویولونت قصه عشقمون رو بنوازی... عشق من اعترافیست ساده عزیزدلم...
ساعت2:15---18 آذر 1392
شبی در حسرت بوسیدنت آه کشیدم آه
شبی برای پیدا کردن تو نقشه کشیدم شبی به بزرگی یه شمع شبی به روشنی چشمهایت در حسرت کشیدنت بر برگ سفید خوابم آه کشیدم آه! صبح شد و آرام شد قلبم چون تو آمدی و ناز نگاهت بر من تابید و من حالم خوب شد... پاسخ:عزیز دلم تو چقدر با احساسی... 
 |
||
آمار
وب سایت:
